انشا اول در مورد ویروس کرونا
مقدمه : سلام ؛ من ویروس کرونا هستم ! ، می بینم که شما هم مثل بقیه ی مردم با شنیدن نام من ترس تمام وجودتان را فرا گرفته ، خودمم هم نمیدانم چرا هدف زندگی من تبدیل به کابوسی برای شما شد ، درصورتیکه می توانستم موجودی مفید تر باشم!
بند : خب از این بحث بگذریم ، بیایید برای شما خاطره ای تعریف کنم ، خاطره ای به وسعت تمام دنیا ، خاطره ی سفری که از چین شروع شد!
راستش اولش فکر نمی کردم سفرم انقدر طولانی باشد ولی به لطف جمعیت زیاد این کشور توانستم آمادگی های لازم برای این سفر را بدست آورم و بسیار ممنونم از تمام مردم مبتلایی که با سفر های غیر ضروری خود مرا به گوشه و کنار جهان بردند .
خیلی جالب است ، سفر من باعث لغو سفر مردم و خانه نشینی یا به قولی قرنطینه ی میلیون ها نفر شد ، ماندنم در چین به دلیل اتحاد مردم در رعایت بهداشت و نکات ضروری خیلی طول نکشید پس تصمیم به ترک موقت آن کشور گرفتم ، تا جاهای دیگر را سیاحت کنم !
[ انشا درباره کرونا ]
به طور خلاصه وضعیت بسیاری از کشور ها شبیه به هم بود و چندان خاطره ای ندارم ، ولی امان از ایران که بدترین خاطره ی سفرم را رقم زد ، مردمی که از ترس من روزها یا هفته ها از خانه هایشان بیرون نیامدند و جاده های تمام کشور سوت و کور بود ، حتی به دیدار فامیل خود نیز نمی رفتند !
آنطور که یادم میاد در ایران نزدیک عید بود ولی به خاطر من هیچ مغازه ای باز نبود و بازار ها خلوت تر از همیشه لگدی به من می زدند که از کشورشان گم شوم ، پس به همین دلیل خیلی کم توانستم در آن کشور بمانم .
نتیجه : در هر صورت با نوشتن خاطراتم ، و گفتن راه های خلاصی از من و مسیر سفرم خواستم یاد آور این جمله باشم که گذشته ، کلید آینده است ؛ همینطور خواستم از مقدار گناهی که بر روی دوشم است کم کنم ، خودتان بهتر می دانید منظورم از گناه چیست…!
انشا دوم درباره کرونا
مقدمه : امروز یکشنبه 25 اسفند 98 است . ترس و دلهره همه را برداشته . پلیس هم حیران و عاجز است و کاری نمی تواند از پیش ببرد . آن ها نمی توانند کرونا ویروس را دستگیر کنند ؛ قاتلی زنجیره ای که تا به امروز شش هزار انسان را به قتل رسانده و 160 هزار نفر را اسیر خود کرده است . آیا کرونا ویروس جهان ما را به سمت فنا می برد ؟
[ انشا در مورد کرونا ]
بدنه : بیایید کمی به گذشته برگردیم ، به یکی دو ماه پیش . روزهایی که هنوز سر و کله این قاتل زنجیره ای پیدا نشده بود . آن روزها بعد از رسیدن به خانه ، و یا قبل از غذا ، دست هایمان را نمی شستیم . این که غذایی که در رستوران یا کافه می خوریم تمیز و بهداشتی هست یا نه زیاد برایمان مهم نبود . لباس ها و ظرف های غذایمان هم به تمیزی الان نبود . عجب ! از وقتی سرو کله کرونا ویروس پیدا شده ، سبک زندگی مان خیلی بهتر شده ؛ چه خوب !
تا یه ماه پیش وقتی چشمم به تلویزیون و کنترلش می افتاد فورا آن دکمه قرمز رنگ روی کنترل را فشار می دادم و از شر تلویزیون خلاص می شدم ولی حالا دیگه نه سریال های غم انگیز و افسرده کننده جایشان را به سریال های خنده دار و طنز داده اند . اگرچه قدیمی اند و کیفیت ضبط شان خوب نیست ولی در هرحال خیلی خوبند و حسابی من را به خنده می اندازند . بعضی وقت ها به خودم می گم : چه خوب شد کرونا اومد . اگه نبود الان خبری از این سریال ها و فیلم های خوب نبود.حتما باید سر و کله یکی مثل کرونا پیدا بشه تا تلویزیون یه چیز درست و حسابی بذاره ؟!
یادمه یه جایی خونده بودم که اگه در جنگ جهانی دوم حدود 80 میلیون نفر انسان کشته نمی شدند ، جهان فعلی ما به این صورت می بینید و مشاهده می کنید نبود و زباله و آلودگی کره زمین را فرا می گرفت . اگرچه عامل اصلی مرگ این 80 میلیون انسان به اسم هیتلر و نازی ها زده شده ولی در حقیقت این قوانین طبیعی دنیا ما بودند که تصمیم گرفتن 80 میلیون نفر آدم بمیرن . حال کرونا ویروس به دلایل مشخصی پیش ما اومده . چه بسا همین قاتل زنجیره ای که داریم درباره اش حرف می زنیم ، اومده که جهان ما رو نجات بده !
نتیجه : ویروس کرونا در عین اینکه خیلی ترسناک و بی رحمه ، چیزهای خوبی رو هم داده . چه بسا هنوز متوجه بعضی هاشون نشدیم ولی مطمئنا در آینده میبینیم و ازش تشکر هم خواهیم کرد . تنها کاری که باید بکنیم ، اینه که مواظب خودمون بشیم و اینو بدونیم که خدا همیشه و همه جا همراه ماست ، ما رو دوست داره و میدونه داره چیکار میکنه .
انشا سوم درباره ویروس کرونا
مقدمه : کرونا ، کلمه ای که به همراه خود وحشت مردم ، استرس مبتلایان از مرگ و اندوه خانواده هایشان را به دوش
می کشد ، شاید کمتر کسی قبل از اتفاقات اخیر از وجود چنین ساختاری خبر داشت ولی این اتفاق نیز مانند بمبی در زندگی ما منفجر شد .
بند : ویروس کرونا ، مثال بارزی است برای این مثل که مرگ در نمی زند! ، کرونا ، ترسی آموزنده است ، کرونا به ما یادآوری می کند که گاهی چه زود دیر می شود ، به ما یادآوری میکند که امروز و فردا نکنیم و از فرصت اندکی که در زندگی در اختیار داریم برای دوست داشتن ، ریسک کردن ، به معنای واقعی زندگی کردن استفاده کنیم!
[ انشا درمورد کرونا ]
کرونا به ما یادآوری کرد ، زمان کمی برای موفقیت و در آغوش کسیدن عزیزان خود داریم ، به ما یادآوری کرد تمامی انسان ها ، چه فقیر یا ثروتمند ، چه سفید یا سیاه از نظر خدواند یکی هستند و هیچکدام با نژاد و رنگ خود نمی توانند جلوی بیماری یا عذاب الهی را بگیرند ، همانطور که این ویروس در تمامی دنیا پخش شد!
فارغ از بحث احساسی ، به ما یادداد که پیشرفت در علم ، همکاری و وحدت مردم چقدر می تواند جلوی بزرگ شدن مشکل را بگیرد ، مانند مردم چین و به ما یادداد که ار موقعیت ها و انسان هایی که به ویروس بدبینی و منفی نگری مبتلا هستند دوری کنیم و خودرا با ماسک آگاهی و بصیرت و انسان دوستی مجهز کنیم .
گاهی اوقات اینگونه مشکلات به ما شخصیت اصلی افراد را نمایان می کنند ، کسانی که در هنگام آسانی وعده و وعیدهایی می دهند و در هنگام سختی تنها چیزی که به آن فکر میکنند و نجات می دهند ، خودشان هستند ، چه بسا که افرادی از خانواده ی خود در این سختی باشد و از ترس مبتلا شدن حتی به آن ها نزدیک هم نشوند.
نتیجه : فارغ از موارد منفی و مضر بی شمار ویروس ها ، فهمیدیم که می توان اندکی خوشبین بود و از تک تک عناصر زندگانی لذت برد و خوشحال بود و از آن ها به عنوان کلیدی برای درب زندگانی خود استفاده کرد.
انشا چهارم درباره بیماری کرونا
مقدمه : کرونا نام ویروسی است که این روز ها سرو صدای زیادی برپا کرده است و افراد زیادی را مبتلا کرده است . این ویرویس ابتدا از ووهان چین به جهان سرایت کرد و گفته می شود که عامل اصلی آن ، خفاش ها باشند . با اینکه کرونا کشندگی کمتری نسبت به آنفولانزا دارد ، ولی قدرت سرایت آن به حدی بالاست که در کمتر از یک ماه ، به کشور های زیادی ، از جمله ژاپن ، آمریکا ، ایتالیا و حتی ایران رسیده است.
بدنه : لازم است که در این شرایط بهداشت فردی و عمومی را رعایت کنیم تا از گسترش آن پیشگیری کنیم.مثلا تا می توانیم از رفتن به مکان های شلوغ مثل اتوبوس ، مترو ، سینما و … خود داری کنیم و اگر در مکان های شلوغ حضور داشتیم ، حتما از ماسک استفاده کنیم و پس از رسیدن به خانه ، دست هایمان را با آب و صابون بشوییم و ضد عفونی کنیم . همچنین از دست دادن و روبوسی کردن با دیگران پرهیز کنیم .
علائم اولیه کرونا ، شباهت زیادی به آنفولانزا دارد و در نگاه اول ممکن است با سراخوردگی اشتباه گرفته شود . ازجمله این علائم میتوان به تب ، سرفه ،تنگی نقس ، آبریزش بینی و… اشاره کرد. درصورتی که این علائم را داشتید ، حتما به پزشک مراجعه کنید و از میوه های دارای ویتامین ث و مایعاتی مانند آش و سوپ استفاده کنید.همچنین تا زمانی که کاملا خوب نشده اید ، در خانه بمانید و استراحت کنید .
[ انشا در مورد کرونا ]
کرونا با تمام نگرانی ها و مشکلاتی که با خود آورده ، حاشیه های زیادی هم به دنبال داشته.از جمله آن ها ، می توان به کمبود ماسک و وسائل بهداشتی در داروخانه ها و مراکز بهداشتی اشاره کرد که مردم را نگران کرده است.افرادی که از وضعیت موجود در جامعه در جهت رسیدن به سود بیشتر استفاده می کنند و جان مردم را به خطر می اندازند ، باید خود را به جای مبتلایان به این ویروس و مردم نگران بگذارند و در جهت حل مشکلات تلاش کنند
نتیجه : بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار.”
این شعر سعدی هشداری است برای همه جهانیان تا دست در دست یکدیگر دهند و مرز های جغرافیایی را نادیده بگیرند.رنگ پوست ، نژاد ، زبان ، اختلافات و تنش ها را کنار بگذارند و بدانند که با هم می توانند جهانی بهتر برای خودشان بسازند ، در مواقعی نظیر این ، از هرگونه کمک مالی ، دارویی و بهداشتی دوری نکنند و مبتلایان به ویروس را همانند خانواده خودشان حمایت کنند.
منبع
انشا درباره ویروس کرونا
انشا در مورد ویروس کرونا
درباره این سایت